معنی فارسی tartarology
B1تارتارشناسی، مطالعه تارتار و اثرات آن در زمینههای مختلف.
The study of tartar substances and their effects in various contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
تارتارشناسی یک حوزه جالب است که پدیدههای مرتبط با تارتار را مطالعه میکند.
مثال:
Tartarology is an interesting field that studies tartar-related phenomena.
معنی(example):
او تصمیم گرفت پس از تحقیقش، مدرکی در تارتارشناسی بگیرد.
مثال:
He decided to pursue a degree in tartarology after his research.
معنی فارسی کلمه tartarology
:
تارتارشناسی، مطالعه تارتار و اثرات آن در زمینههای مختلف.