معنی فارسی taryard

B1

تریارد، مکانی برای نگهداری و ذخیره سازی مواد و وسایل کشاورزی.

A storage area for agricultural supplies.

example
معنی(example):

کشاورزان از تریارد برای ذخیره وسایل خود استفاده می‌کنند.

مثال:

Farmers use a taryard to store their supplies.

معنی(example):

تریارد در فصل برداشت بسیار شلوغ بود.

مثال:

The taryard was busy during the harvest season.

معنی فارسی کلمه taryard

: معنی taryard به فارسی

تریارد، مکانی برای نگهداری و ذخیره سازی مواد و وسایل کشاورزی.