معنی فارسی tautegorical
B2مرتبط با تعاریف و دستهبندیها، به شکلی کاربردی و روشن.
Related to definitions and classifications in a clear and practical manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بیانیهٔ دستهبندی شده واضح و مستقیم بود.
مثال:
The tautegorical statement was clear and direct.
معنی(example):
استدلال او دستهبندیشده بود و جایی برای شک باقی نمیگذاشت.
مثال:
His argument was tautegorical, leaving no room for doubt.
معنی فارسی کلمه tautegorical
:
مرتبط با تعاریف و دستهبندیها، به شکلی کاربردی و روشن.