معنی فارسی tavghi

B2

به آیتم‌ها یا اشیاء فرهنگی اشاره دارد که نشان‌دهنده تاریخ یا هویت یک جامعه هستند.

Referring to artifacts or items that represent a culture's heritage.

example
معنی(example):

تاوگی میراث فرهنگی منحصر به فردی را منعکس می‌کرد.

مثال:

The tavghi reflected a unique cultural heritage.

معنی(example):

او اشیاء تاوگی را برای موزه‌اش جمع‌آوری کرد.

مثال:

She collected tavghi artifacts for her museum.

معنی فارسی کلمه tavghi

: معنی tavghi به فارسی

به آیتم‌ها یا اشیاء فرهنگی اشاره دارد که نشان‌دهنده تاریخ یا هویت یک جامعه هستند.