معنی فارسی temporalty
B1زمانی بودن، حالتی از وجود که موقتی یا مرتبط با زمان است.
The quality of being temporary or relating to time.
- NOUN
example
معنی(example):
زمانی بودن به حالتی اشاره دارد که موقتی است یا به زمان مرتبط میشود.
مثال:
Temporalty is the state of being temporary or relating to time.
معنی(example):
زمانی بودن برخی مواد باعث میشود که دوام کمتری داشته باشند.
مثال:
The temporalty of certain materials makes them less durable.
معنی فارسی کلمه temporalty
:
زمانی بودن، حالتی از وجود که موقتی یا مرتبط با زمان است.