معنی فارسی temporiser
B1کسی که به خاطر مشکلات تصمیمگیری، زمان را هدر میدهد.
A person who delays making decisions.
- NOUN
example
معنی(example):
یک موقتیساز اغلب به عنوان کسی که تصمیم نمیگیرد دیده میشود.
مثال:
A temporiser is often seen as indecisive.
معنی(example):
مدیر به عنوان یک موقتیساز، در گرفتن تصمیمات سریع مشکل داشت.
مثال:
The manager, being a temporiser, struggled with making quick decisions.
معنی فارسی کلمه temporiser
:
کسی که به خاطر مشکلات تصمیمگیری، زمان را هدر میدهد.