معنی فارسی tenselessly
B1به صورت بدون تنش، به روشی اطلاق میشود که در آن هیچ فشاری یا استرسی وجود ندارد.
In a manner that shows no stress or tension; relaxed and free.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور بدون تنش صحبت کرد و افکارش را آزادانه به اشتراک گذاشت.
مثال:
He spoke tenselessly, sharing his thoughts freely.
معنی(example):
رقصنده به طور بدون تنش در سراسر صحنه حرکت کرد.
مثال:
The dancer moved tenselessly across the stage.
معنی فارسی کلمه tenselessly
:
به صورت بدون تنش، به روشی اطلاق میشود که در آن هیچ فشاری یا استرسی وجود ندارد.