معنی فارسی tensileness

B1

خاصیت کشسانی، توانایی یک ماده برای کشیده شدن بدون شکست.

The quality or state of being tensile.

example
معنی(example):

کشسانی طناب آن را برای بلند کردن بارهای سنگین مناسب کرد.

مثال:

The tensileness of the rope made it suitable for heavy lifting.

معنی(example):

شما باید کشسانی پارچه را قبل از دوخت ارزیابی کنید.

مثال:

You should evaluate the tensileness of the fabric before sewing.

معنی فارسی کلمه tensileness

: معنی tensileness به فارسی

خاصیت کشسانی، توانایی یک ماده برای کشیده شدن بدون شکست.