معنی فارسی tensility
B1خصوصیت کشسانی، توانایی یک ماده در کشیده شدن.
The capacity of a material to withstand tension.
- NOUN
example
معنی(example):
کشسانی این ماده به آن اجازه میدهد که بدون شکستن کشیده شود.
مثال:
The tensility of this material allows it to stretch without breaking.
معنی(example):
کشسانی بالا برای موادی که در ساخت و ساز استفاده میشوند مهم است.
مثال:
High tensility is important for materials used in construction.
معنی فارسی کلمه tensility
:
خصوصیت کشسانی، توانایی یک ماده در کشیده شدن.