معنی فارسی tensorship
B2تنشسنجی، اقدام به کنترل و محدود کردن اطلاعات و ایدهها، به ویژه در رسانهها.
The act of regulating or suppressing information and ideas, especially in media.
- NOUN
example
معنی(example):
تنشسنجی میتواند جریان اطلاعات را محدود کند.
مثال:
Tensorship can limit the flow of information.
معنی(example):
در برخی فرهنگها، تنشسنجی یک عمل رایج است.
مثال:
In some cultures, tensorship is a common practice.
معنی فارسی کلمه tensorship
:
تنشسنجی، اقدام به کنترل و محدود کردن اطلاعات و ایدهها، به ویژه در رسانهها.