معنی فارسی tentaclelike

B1

شبیه به چادر، معمولاً به شکل دندان‌های بلند و نازک.

Resembling tentacles in shape or appearance.

example
معنی(example):

این گیاه دارای برگ‌های چادر مانند است که حشرات را جذب می‌کند.

مثال:

The plant has tentaclelike leaves that attract insects.

معنی(example):

طراحی او شامل الگوهای چادر مانند بود که در حال چرخش بودند.

مثال:

His drawing featured tentaclelike patterns swirling around.

معنی فارسی کلمه tentaclelike

: معنی tentaclelike به فارسی

شبیه به چادر، معمولاً به شکل دندان‌های بلند و نازک.