معنی فارسی tenured

B2

دارای حق‌تصرف، اشاره به یک مقام آکادمیک یا حرفه‌ای که از امنیت شغلی بالایی برخوردار است.

Holding a permanent post, especially in academia.

verb
معنی(verb):

To grant tenure, the status of having a permanent academic position, to (someone).

adjective
معنی(adjective):

Having tenure

example
معنی(example):

او یک استاد با حق‌تصرف است، به این معنی که به راحتی نمی‌تواند کنار گذاشته شود.

مثال:

He is a tenured professor, which means he cannot easily be dismissed.

معنی(example):

تبدیل شدن به یک عضو هیئت علمی با حق‌تصرف نیاز به ارزیابی دقیق دارد.

مثال:

Becoming a tenured faculty member requires rigorous evaluation.

معنی فارسی کلمه tenured

: معنی tenured به فارسی

دارای حق‌تصرف، اشاره به یک مقام آکادمیک یا حرفه‌ای که از امنیت شغلی بالایی برخوردار است.