معنی فارسی terata
B1تراتا، اشکال یا تصاویر غیرواقعی و افسانهای، به ویژه در هنر.
Imaginary or stylized forms, often used in art to represent mythical beings or concepts.
- NOUN
example
معنی(example):
هنرمند تراتاهایی کشیده است که موجودات اسطورهای مختلفی را به تصویر میکشد.
مثال:
The artist painted terata that depicted various mythical creatures.
معنی(example):
این مجموعه شامل تراتاهایی از فرهنگهای باستانی است.
مثال:
The collection includes terata from ancient cultures.
معنی فارسی کلمه terata
:
تراتا، اشکال یا تصاویر غیرواقعی و افسانهای، به ویژه در هنر.