معنی فارسی terraform
B1تغییر دادن و اصلاح زمین یا محیط به صورت کنترل شده و برنامه‌ریزی شده.
To change or modify land and environment in a controlled and planned manner.
- verb
verb
معنی(verb):
To transform the atmosphere (or biosphere) of another planet into one having the characteristics of Earth.
example
معنی(example):
ما از Terraform برای مدیریت زیرساخت ابری خود استفاده می‌کنیم.
مثال:
We use Terraform to manage our cloud infrastructure.
معنی(example):
Terraform به شما این امکان را می‌دهد که زیرساخت خود را به عنوان کد تعریف کنید.
مثال:
Terraform allows you to define your infrastructure as code.
معنی فارسی کلمه terraform
:
تغییر دادن و اصلاح زمین یا محیط به صورت کنترل شده و برنامه‌ریزی شده.
