معنی فارسی territorality
B2سرزمینداری به تمایل موجودات زنده برای دفاع از قلمروهای خود اشاره دارد.
The tendency of living entities to defend their territory.
- NOUN
example
معنی(example):
سرزمینداری در رفتار حیوانات به تعیین سلطه کمک میکند.
مثال:
Territorality in animal behavior helps establish dominance.
معنی(example):
مفهوم سرزمینداری میتواند به ساختارهای اجتماعی انسانی نیز اعمال شود.
مثال:
The concept of territorality can also apply to human social structures.
معنی فارسی کلمه territorality
:
سرزمینداری به تمایل موجودات زنده برای دفاع از قلمروهای خود اشاره دارد.