معنی فارسی territorialisation
C1سرزمینداری به فرآیند ایجاد و حفظ مرزهای جغرافیایی اشاره دارد.
The process of establishing and maintaining geographical boundaries.
- NOUN
example
معنی(example):
سرزمینداری در این منطقه به افزایش تنشها منجر شده است.
مثال:
The territorialisation of the area has led to increased conflicts.
معنی(example):
فرآیندهای سرزمینداری بر تعاملات انسان و حیات وحش تأثیر میگذارد.
مثال:
Territorialisation processes affect both human and wildlife interactions.
معنی فارسی کلمه territorialisation
:
سرزمینداری به فرآیند ایجاد و حفظ مرزهای جغرافیایی اشاره دارد.