معنی فارسی territorialise
B1سرزمینداری به عمل تثبیت مرزها یا کنترل منابع خاص اشاره دارد.
To establish control over a specific territory or resources.
- VERB
example
معنی(example):
کشورها ممکن است منابع خود را سرزمینداری کنند تا از آنها حفاظت کنند.
مثال:
Countries may territorialise their resources to protect them.
معنی(example):
برای سرزمینداری این منطقه، دولت قوانین جدیدی وضع کرد.
مثال:
To territorialise the area, the government imposed new regulations.
معنی فارسی کلمه territorialise
:
سرزمینداری به عمل تثبیت مرزها یا کنترل منابع خاص اشاره دارد.