معنی فارسی territorially
B2به صورت منطقهای، اشاره به نحوه رفتار یا سازماندهی در یک منطقه خاص.
In a manner relating to the ownership or control of a specific area.
- ADVERB
example
معنی(example):
حیوانات قلمروهای خود را بهصورت منطقهای علامتگذاری کردند تا مهاجمان را دور کنند.
مثال:
The animals marked their territories territorially to ward off intruders.
معنی(example):
گونههای دارای آگاهی منطقهای تمایل دارند برای منابع رقابتیتر باشند.
مثال:
Territorially aware species tend to be more competitive for resources.
معنی فارسی کلمه territorially
:
به صورت منطقهای، اشاره به نحوه رفتار یا سازماندهی در یک منطقه خاص.