معنی فارسی thack

B1

بستن یا ضربه زدن به یک شیء به منظور بستن یا محکم کردن آن.

To bang something shut, often with force.

example
معنی(example):

بستن در به معنای بسته شدن آن به زور است.

مثال:

To thack the door means to close it forcefully.

معنی(example):

او در طول طوفان پنجره را به شدت بست.

مثال:

He thacked the window shut during the storm.

معنی فارسی کلمه thack

: معنی thack به فارسی

بستن یا ضربه زدن به یک شیء به منظور بستن یا محکم کردن آن.