معنی فارسی tharms
B1ترمها، مجموعهای از حسها یا احساسات که معمولاً از تجربیات مختلف به دست میآید.
A collection of feelings or sensations that usually arise from various experiences.
- NOUN
example
معنی(example):
او انواع مختلفی از ترمها را از سفرهایش جمعآوری کرد.
مثال:
She collected various tharms from her travels.
معنی(example):
ترمها از نظر بافت و عطر متفاوت بودند.
مثال:
The tharms varied in texture and scent.
معنی فارسی کلمه tharms
:
ترمها، مجموعهای از حسها یا احساسات که معمولاً از تجربیات مختلف به دست میآید.