معنی فارسی thasian

B1

تاسیان، توصیف‌کننده یک منطقه خاص با ویژگی‌های جغرافیایی یا زیست‌محیطی منحصر به فرد.

Describing a specific area with unique geographical or environmental characteristics.

example
معنی(example):

چشم‌انداز تاسیان خیره‌کننده بود.

مثال:

The thasian landscape was breathtaking.

معنی(example):

حیات وحش در منطقه تاسیان شکوفا می‌شود.

مثال:

Wildlife thrives in the thasian region.

معنی فارسی کلمه thasian

: معنی thasian به فارسی

تاسیان، توصیف‌کننده یک منطقه خاص با ویژگی‌های جغرافیایی یا زیست‌محیطی منحصر به فرد.