معنی فارسی that's done it!
B1عبارتی که برای نشان دادن خشم یا ناامیدی شدید پس از یک عمل اتفاقافتاده استفاده میشود.
An expression used to indicate frustration or disappointment due to an action that has already occurred.
- IDIOM
example
معنی(example):
بعد از شکستگی گلدان، او گفت: 'کار تمام شد!'
مثال:
After breaking the vase, he said, 'That's done it!'
معنی(example):
وقتی او پروازش را از دست داد، فریاد زد: 'کار تمام شد!'
مثال:
When she missed her flight, she exclaimed, 'That's done it!'
معنی فارسی کلمه that's done it!
:عبارتی که برای نشان دادن خشم یا ناامیدی شدید پس از یک عمل اتفاقافتاده استفاده میشود.