معنی فارسی the inquisition
B2محاکمه یک دوره تاریخی است که در آن کلیسا برای شناسایی و مجازات کفر و ارتداد به طور سیستماتیک عمل میکرد.
A judicial procedure historically used by the Catholic Church to eliminate heresy.
- NOUN
example
معنی(example):
محاکمه در یک دوره به شدت با آزار مذهبی مشخص میشد.
مثال:
The inquisition was a period marked by severe religious persecution.
معنی(example):
بسیاری از مردم از محاکمه به خاطر روشهای سخت آن میترسیدند.
مثال:
Many people feared the inquisition because of its harsh methods.
معنی فارسی کلمه the inquisition
:
محاکمه یک دوره تاریخی است که در آن کلیسا برای شناسایی و مجازات کفر و ارتداد به طور سیستماتیک عمل میکرد.