معنی فارسی the rough edge of one's tongue
B1معنی ادبی این اصطلاح، بیان حرفی با زبانی تند یا بیرحمانه و ایجاد احساس پشیمانی بعد از آن است.
An expression referring to the hurtful or blunt remarks made in conversation, often leading to regret.
- IDIOM
example
معنی(example):
گاهی اوقات، مردم چیزی نامهربانانه میگویند که از گفتن آن پشیمان میشوند، که به لبه زبر زبان یکی گفته میشود.
مثال:
Sometimes, people say something unkind that they regret, which is the rough edge of one's tongue.
معنی(example):
انتقاد او غیرمنتظره بود و مانند لبه زبر زبان یکی احساس میشد.
مثال:
Her criticism was unexpected and felt like the rough edge of one's tongue.
معنی فارسی کلمه the rough edge of one's tongue
:معنی ادبی این اصطلاح، بیان حرفی با زبانی تند یا بیرحمانه و ایجاد احساس پشیمانی بعد از آن است.