معنی فارسی throttlingly
B1به معنی حالتی است که در آن یک سیستم به سرعت به تغییرات واکنش نشان میدهد.
In a manner that shows responsive control of speed or power.
- ADVERB
example
معنی(example):
موتور به طرز قابل توجهی به تغییرات سرعت پاسخگو بود.
مثال:
The engine was throttlingly responsive, adjusting quickly to speed changes.
معنی(example):
خودرو به طرز قابل توجهی شتاب میگرفت و قدرت موتور خود را نشان میداد.
مثال:
The car accelerated throttlingly, showcasing its powerful engine.
معنی فارسی کلمه throttlingly
:
به معنی حالتی است که در آن یک سیستم به سرعت به تغییرات واکنش نشان میدهد.