معنی فارسی throucht

B1

عبوری، چیزی که به درون چیزی دیگر نفوذ می‌کند یا از آن عبور می‌کند.

Pertaining to making a transition through something, often used in artistic contexts.

example
معنی(example):

هنرمند از تکنیک عبوری برای بهبود نقاشی استفاده کرد.

مثال:

The artist used a throucht technique to enhance the painting.

معنی(example):

این یک مفهوم عبوری در هنر مدرن است.

مثال:

It's a throucht concept in modern art.

معنی فارسی کلمه throucht

: معنی throucht به فارسی

عبوری، چیزی که به درون چیزی دیگر نفوذ می‌کند یا از آن عبور می‌کند.