معنی فارسی throughither

B1

عبور کردن از مسیرهای مختلف به طور همزمان.

Referring to going through various paths or methods.

example
معنی(example):

ما از مسیرهای کهنه و جاده‌های جدید عبور کردیم.

مثال:

We traveled throughither, old paths and new roads.

معنی(example):

از نظر معنایی می‌تواند به شیوه‌های سنتی و مدرن اشاره داشته باشد.

مثال:

Throughither can refer to both traditional and modern methods.

معنی فارسی کلمه throughither

: معنی throughither به فارسی

عبور کردن از مسیرهای مختلف به طور همزمان.