معنی فارسی throw-ones-weight-around
B1به معنی استفاده از قدرت یا موقعیت خود برای تأثیرگذاری بر دیگران، بهطور معمول بهسادگی یا بهطور ناعادلانه.
To use one's influence or authority to impose one's will on others, often in a domineering or arrogant manner.
- IDIOM
example
معنی(example):
او همیشه در دفتر قدرتش را به رخ میکشد و همه را ناراحت میکند.
مثال:
He always throws his weight around at the office, making everyone uncomfortable.
معنی(example):
وقتی ارتقاء گرفت، در جلسات شروع به به رخ کشیدن قدرتش کرد.
مثال:
When she got the promotion, she started throwing her weight around in meetings.
معنی فارسی کلمه throw-ones-weight-around
:
به معنی استفاده از قدرت یا موقعیت خود برای تأثیرگذاری بر دیگران، بهطور معمول بهسادگی یا بهطور ناعادلانه.