معنی فارسی thugged

B1

دچار حمله یا آزار شدن توسط بزهکاران؛ اغلب به شکل خشونت‌آمیز.

Attacked or assaulted, especially in a violent or aggressive manner by criminals.

example
معنی(example):

او در اواخر شب توسط گروهی از بزهکاران مورد حمله قرار گرفت.

مثال:

He was thugged by a group of criminals late at night.

معنی(example):

شخص قربانی در کوچه حین راه رفتن به خانه مورد حمله قرار گرفت.

مثال:

The victim was thugged in the alley during his walk home.

معنی فارسی کلمه thugged

: معنی thugged به فارسی

دچار حمله یا آزار شدن توسط بزهکاران؛ اغلب به شکل خشونت‌آمیز.