معنی فارسی thumbprint
B1اثر انگشت، طرح خاصی که بر روی انگشت شست افراد وجود دارد و به عنوان نشانهای برای شناسایی آنها به کار میرود.
The unique pattern of ridges and lines on a person's thumb, used for identification purposes.
- noun
noun
معنی(noun):
A print, mark or impression made by a thumb.
example
معنی(example):
اثر انگشت هر شخص منحصر به فرد است.
مثال:
Each person's thumbprint is unique.
معنی(example):
اثر انگشت میتواند برای شناسایی استفاده شود.
مثال:
Thumbprints can be used for identification.
معنی فارسی کلمه thumbprint
:
اثر انگشت، طرح خاصی که بر روی انگشت شست افراد وجود دارد و به عنوان نشانهای برای شناسایی آنها به کار میرود.