معنی فارسی thumbstall

B1

پوششی که برای حفاظت از انگشت شست در حین کار با ابزار یا نواختن آلات موسیقی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

A covering worn on the thumb to protect it while engaging in activities such as playing instruments or using tools.

example
معنی(example):

او در حین نواختن ویولن از یک پوشش انگشت شست استفاده کرد.

مثال:

He wore a thumbstall while playing the violin.

معنی(example):

پوشش انگشت شست از تاول‌ها محافظت می‌کند.

مثال:

The thumbstall protects the thumb from blisters.

معنی فارسی کلمه thumbstall

: معنی thumbstall به فارسی

پوششی که برای حفاظت از انگشت شست در حین کار با ابزار یا نواختن آلات موسیقی مورد استفاده قرار می‌گیرد.