معنی فارسی ticklishness
B1حساسیت به اثر قلقلک، حالتی که باعث خنده یا ناراحتی میشود.
The quality of being ticklish; sensitivity to tickling.
- NOUN
example
معنی(example):
حساسیت قلقلکی او بازی را بیشتر سرگرمکننده کرد.
مثال:
Her ticklishness made the game more fun.
معنی(example):
حساسیت قلقلکی میتواند از شخصی به شخص دیگر متفاوت باشد.
مثال:
Ticklishness can vary from person to person.
معنی فارسی کلمه ticklishness
:
حساسیت به اثر قلقلک، حالتی که باعث خنده یا ناراحتی میشود.