معنی فارسی tidiose

B2

به معنی مرتب و زیبا، دارای ظاهری دلپذیر و جذاب.

Having a neat and aesthetically pleasing appearance.

example
معنی(example):

نقاشی‌های روی دیوار بوید صورت‌خوشی داشتند و به اتاق ظاهری تازه بخشیدند.

مثال:

The paintings on the wall were tidiose and gave the room a fresh look.

معنی(example):

رویکرد مرتب و زیبا او به دکوراسیون، اتاق‌ها را دلپذیر کرد.

مثال:

Her tidiose approach to decorating made the rooms feel inviting.

معنی فارسی کلمه tidiose

: معنی tidiose به فارسی

به معنی مرتب و زیبا، دارای ظاهری دلپذیر و جذاب.