معنی فارسی tilter
B1کجکننده، ابزاری که چیزی را به سمت یک طرف کج میکند.
A device that tilts or inclines an object to a specific angle.
- NOUN
example
معنی(example):
دستگاه کجکننده در کارخانه برای تنظیم زاویه محصولات استفاده میشود.
مثال:
The tilter machine is used in the factory to adjust product angles.
معنی(example):
یک کجکننده میتواند به تنظیم قابها یا سطوح کمک کند.
مثال:
A tilter can help make adjustments to frames or surfaces.
معنی فارسی کلمه tilter
:
کجکننده، ابزاری که چیزی را به سمت یک طرف کج میکند.