معنی فارسی tiltable
B1قابل کج شدن، به چیزی اشاره دارد که میتوان آن را به زاویههای مختلف تغییر داد.
Capable of being tilted; adjustable in angle.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آینهی قابل کج کردن به شما این امکان را میدهد که به راحتی زاویهی دید خود را تنظیم کنید.
مثال:
The tiltable mirror allows you to adjust your view easily.
معنی(example):
برخی از صندلیها به گونهای طراحی شدهاند که برای راحتی بیشتر قابل کج شدن هستند.
مثال:
Some chairs are designed to be tiltable for added comfort.
معنی فارسی کلمه tiltable
:
قابل کج شدن، به چیزی اشاره دارد که میتوان آن را به زاویههای مختلف تغییر داد.