معنی فارسی time ball

B1

کره‌ای که در زمان معینی سقوط می‌کند تا زمان دقیق را اعلام کند، معمولاً در ساعت ۱۲ ظهر.

A ball dropped at a specific time, historically used to signal the hour.

noun
معنی(noun):

A large wooden or metal ball that drops at a predetermined time to enable sailors to check their marine chronometers from their boats offshore.

example
معنی(example):

کره زمان در ظهر می‌افتد تا زمان دقیق را اعلام کند.

مثال:

The time ball drops at noon to signal the exact time.

معنی(example):

بسیاری از شهرهای دریایی از کره زمان برای هماهنگ کردن ساعت‌های خود استفاده می‌کردند.

مثال:

Many naval towns used a time ball to synchronize their clocks.

معنی فارسی کلمه time ball

: معنی time ball به فارسی

کره‌ای که در زمان معینی سقوط می‌کند تا زمان دقیق را اعلام کند، معمولاً در ساعت ۱۲ ظهر.