معنی فارسی tip-of-the-iceberg

B1

نوک کوه یخ به قسمتی از یک مشکل یا وضعیت اشاره دارد که تنها یک بخش کوچک و قابل مشاهده آن است و قسمت بزرگتر آن ممکن است پنهان باشد.

A situation where only a small, visible part of a larger issue is apparent, suggesting that there is much more to discover beneath the surface.

example
معنی(example):

آلودگی در رودخانه تنها نوک کوه یخ است.

مثال:

The pollution in the river is just the tip of the iceberg.

معنی(example):

مشکلات مالی او تنها نوک کوه یخ است؛ مسائل عمیق‌تری وجود دارد.

مثال:

His financial problems are the tip of the iceberg; there are deeper issues at play.

معنی فارسی کلمه tip-of-the-iceberg

: معنی tip-of-the-iceberg به فارسی

نوک کوه یخ به قسمتی از یک مشکل یا وضعیت اشاره دارد که تنها یک بخش کوچک و قابل مشاهده آن است و قسمت بزرگتر آن ممکن است پنهان باشد.