معنی فارسی tip-ones-hand
B1به معنای فاش کردن یا نشان دادن اطلاعاتی از یک برنامه یا نقشه بدون اینکه به طور واضح به آن اشاره شود.
To reveal one's intentions or plans inadvertently or without explicit disclosure.
- IDIOM
example
معنی(example):
او درباره برنامههایش برای آخر هفته اطلاعاتی را فاش کرد.
مثال:
He tipped his hand about his plans for the weekend.
معنی(example):
او نمیخواست در مورد مهمانی سورپرایز اطلاعاتی فاش کند.
مثال:
She didn't want to tip her hand regarding the surprise party.
معنی فارسی کلمه tip-ones-hand
:
به معنای فاش کردن یا نشان دادن اطلاعاتی از یک برنامه یا نقشه بدون اینکه به طور واضح به آن اشاره شود.