معنی فارسی tizes

B1

اجتماع یا گروهی از حالات اضطراب یا احساسات شدید به دلیل فشار.

A collection or group of states of anxiety or strong feelings due to pressure.

example
معنی(example):

تیم در طول پروژه به دلیل برنامه‌ریزی فشرده چندین حالت اضطراب را تجربه کردند.

مثال:

The team experienced several tizes during the project due to the tight schedule.

معنی(example):

حالت‌های اضطراب ناشی از تغییرات غیرمنتظره در برنامه‌ها به وجود آمد.

مثال:

Tizes occurred when the plans kept changing unexpectedly.

معنی فارسی کلمه tizes

: معنی tizes به فارسی

اجتماع یا گروهی از حالات اضطراب یا احساسات شدید به دلیل فشار.