معنی فارسی tjilpis
B1نوعی حیوان، مرغ یا پرندهای خاص که در برخی مناطق شناخته شده است.
A type of animal, often a bird or fancy fowl, known in certain regions.
- noun
noun
معنی(noun):
A male Aboriginal elder.
example
معنی(example):
تیلپیهای این منطقه به خاطر رنگهای زندهشان شناخته شدهاند.
مثال:
The tjilpis of the region are known for their vibrant colors.
معنی(example):
تیلپیها معمولاً در بازارهای محلی توجه را جلب میکنند.
مثال:
Tjilpis often attract attention at local markets.
معنی فارسی کلمه tjilpis
:
نوعی حیوان، مرغ یا پرندهای خاص که در برخی مناطق شناخته شده است.