معنی فارسی tomalleys
B2تماالیها، مادهای نرم و چرب که درون خرچنگ و برخی از ماهیها یافت میشود.
The soft fatty substance found in the body cavity of a crab or some fish, often eaten as a delicacy.
- noun
noun
معنی(noun):
The hepatopancreas of a crustacean.
example
معنی(example):
سرآشپز در سس از تماالیهای خرچنگ برای افزودن طعم استفاده کرد.
مثال:
The chef used tomalleys in the sauce for added flavor.
معنی(example):
تماالیها در برخی آشپزیها گاهی اوقات یک غذای لوکس محسوب میشوند.
مثال:
Tomalleys are sometimes considered a delicacy in certain cuisines.
معنی فارسی کلمه tomalleys
:
تماالیها، مادهای نرم و چرب که درون خرچنگ و برخی از ماهیها یافت میشود.