معنی فارسی traveler's joys
B2لذتهای مسافر به خوشیها و تجربیات مثبت اشاره دارد که یک مسافر در سفر خود تجربه میکند.
The various pleasures associated with traveling.
- NOUN
example
معنی(example):
لذتهای مسافر میتواند به سادگی تماشای غروب در ساحل باشد.
مثال:
The traveler's joys can be as simple as watching a sunset at the beach.
معنی(example):
به اشتراک گذاشتن داستانها با مسافران دیگر یکی از لذتهای سفر است.
مثال:
Sharing stories with fellow travelers is one of the traveler's joys.
معنی فارسی کلمه traveler's joys
:لذتهای مسافر به خوشیها و تجربیات مثبت اشاره دارد که یک مسافر در سفر خود تجربه میکند.