معنی فارسی travelers joy
B1لذت مسافر به خوشی و رضایت ناشی از تجربیات مثبت در سفر اشاره دارد.
The happiness derived from travel experiences.
- NOUN
example
معنی(example):
لذت مسافر معمولاً از کاوش در مناظر ناآشنا به وجود میآید.
مثال:
A traveler's joy often comes from exploring unfamiliar landscapes.
معنی(example):
یادآوری خاطرات شیرین، لذت مسافر پس از بازگشت به خانه است.
مثال:
Recalling fond memories is a traveler's joy after returning home.
معنی فارسی کلمه travelers joy
:
لذت مسافر به خوشی و رضایت ناشی از تجربیات مثبت در سفر اشاره دارد.