معنی فارسی un-namable

B1

غیرقابل نام بردن، به چیزی اشاره دارد که نمی‌توان برای آن یک نام یا صفت دقیق پیدا کرد.

Something that cannot be named or described adequately.

example
معنی(example):

زیبایی غروب آفتاب غیرقابل نام بردن بود.

مثال:

The beauty of the sunset was un-namable.

معنی(example):

برخی احساسات آنقدر عمیق هستند که غیرقابل نام بردن می‌شوند.

مثال:

Some emotions are so deep they become un-namable.

معنی فارسی کلمه un-namable

: معنی un-namable به فارسی

غیرقابل نام بردن، به چیزی اشاره دارد که نمی‌توان برای آن یک نام یا صفت دقیق پیدا کرد.