معنی فارسی un-ridden

B1

غیر سوار شده به حیوانات یا وسایلی اطلاق می‌شود که از آنها استفاده نشده است.

Not ridden; referring to an animal or vehicle that has not been used.

example
معنی(example):

اسب غیر سوار شده به‌طور آزاد در مزرعه چرخید.

مثال:

The un-ridden horse roamed freely in the field.

معنی(example):

آنها یک دوچرخه غیر سوار شده را در گاراژ پیدا کردند.

مثال:

They discovered an un-ridden bike in the garage.

معنی فارسی کلمه un-ridden

: معنی un-ridden به فارسی

غیر سوار شده به حیوانات یا وسایلی اطلاق می‌شود که از آنها استفاده نشده است.