معنی فارسی unadjacent
B1چیزی که در کنار یا مجاور چیزی دیگر نیست.
Not adjacent; not next to something else.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این دو ساختمان به یکدیگر مجاور نیستند.
مثال:
The two buildings are unadjacent to each other.
معنی(example):
قطعات زمین غیرمجاور میتوانند مالکهای متفاوتی داشته باشند.
مثال:
Unadjacent plots of land can have different owners.
معنی فارسی کلمه unadjacent
:
چیزی که در کنار یا مجاور چیزی دیگر نیست.