معنی فارسی unbanned

B1

مجوز دوباره دادن به چیزی که قبلاً ممنوع شده، به معنای اینکه دیگر ممنوع نیست.

Having been given permission again after previously being banned.

verb
معنی(verb):

To lift a ban against.

example
معنی(example):

این برنامه پس از اعمال تغییرات لازم دوباره مجاز شد.

مثال:

The app was unbanned after the creators made necessary changes.

معنی(example):

پس از حل مشکلات، سرویس دوباره مجاز شد.

مثال:

Once the issues were resolved, the service was unbanned.

معنی فارسی کلمه unbanned

: معنی unbanned به فارسی

مجوز دوباره دادن به چیزی که قبلاً ممنوع شده، به معنای اینکه دیگر ممنوع نیست.