معنی فارسی unbanning
B1عملی که در آن ممنوعیت چیزی لغو می‌شود و دیگر مجاز است.
The process of removing a ban from something.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To lift a ban against.
noun
معنی(noun):
The removal of a ban.
example
معنی(example):
دوباره مجاز شدن حساب کاربری شبکه اجتماعی برای بسیاری از کاربران آرامش به ارمغان آورد.
مثال:
The unbanning of the social media account brought relief to many users.
معنی(example):
تیم آن‌ها بر روی دوباره مجاز کردن بازی‌های قبلاً ممنوع شده تمرکز کرده است.
مثال:
Their team is focused on the unbanning of previously banned games.
معنی فارسی کلمه unbanning
:
عملی که در آن ممنوعیت چیزی لغو می‌شود و دیگر مجاز است.
