معنی فارسی unbundler
B1ابزاری یا فردی که خدمات یا کالاها را که به صورت مجموعه ارائه شدهاند جدا میکند.
A person or tool that separates bundled items into individual components.
- noun
noun
معنی(noun):
One who unbundles.
example
معنی(example):
یک جداکننده ابزاری است که به جداسازی خدمات تجمیعشده کمک میکند.
مثال:
An unbundler is a tool that helps separate bundled services.
معنی(example):
جداکننده انتخاب ویژگیهای خاص را برای مشتریان آسانتر کرد.
مثال:
The unbundler made it easier for customers to choose specific features.
معنی فارسی کلمه unbundler
:
ابزاری یا فردی که خدمات یا کالاها را که به صورت مجموعه ارائه شدهاند جدا میکند.