معنی فارسی unchaste

B1 /ʌnˈtʃeɪst/

به حالتی اشاره دارد که نشانه‌ای از شرافت یا عفت نیست.

Not chaste; lacking in modesty or innocence.

adjective
معنی(adjective):

Not chaste; not continent

example
معنی(example):

رمان به خاطر محتوای غیرپاکش مورد انتقاد قرار گرفت.

مثال:

The novel was criticized for its unchaste content.

معنی(example):

او به خاطر اظهارات غیرپاکش در ملأ عام شناخته شده بود.

مثال:

She was known for her unchaste remarks in public.

معنی فارسی کلمه unchaste

: معنی unchaste به فارسی

به حالتی اشاره دارد که نشانه‌ای از شرافت یا عفت نیست.